سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برند سازی مقاصد توریستی آسیا

برند سازی مقاصد توریستی آسیا

 

این برای اولین بار در یک سری در برندسازی مقاصد توریستی آسیا به تمرکز بر روی متودولوژی پژوهش برند و استراتژی های برند در بازاریابی است، دربرگیرنده برخی نتایج از پژوهش قبلی بازار که در حال حاضر منتشر شده است.

متدولوژی و پژوهش استراتژی مشخص شده در اینجا یک خلاصه خیلی ابتدایی (پایه) از پژوهش برند و استراتژی انتخاب اطلاعات و روشهای انجام آن توسط Orient pasfic century از طرف مشتریان ما بیش از چند سال را فراهم می کند.

هر چند نتایج؛ هر چند درست در زمان جمع آوری، چندین سال از آن می گذرد و چند مدل تنها از طبقه ای از اطلاعات که میتوان اطلاع رسانی برند و تصمیمات بازاریابی کرد را ارائه می دهد. آنها تنها باید بعنوان اطلاعات (داده های) تاریخی شمرده شوند. (دیده شوند)

ما به میان مدیره ارتقاء گردشگری مالزی برای اجازه به چاپ سیاری از این اطلاعات مدیون هستیم ما به میان مدیره ارتقاء گردشگری مالزی برای اجازه به چاپ سیاری از این اطلاعات مدیون هستیم. انجام قسمتی از پروژه برندسازی صنعت توریسم مالزی که در سال 1998 انجام شده بود. اطلاعات دیگری که ارائه شده بود منابعی از پژوهش شخصی می باشد.

بنابراین ما برای پشتیبانی مداوم از مقامات گردشگری تایلند و دو دوست هیأت مدیره توریسم که نمیتوانم بدلیل هوش   رقابتی در این زمان نامش را بیاورم، سپاسگزارم.

تجربه دانشی که از این منابع بدست آمده بصورت واضح به این مجموعه با اطلاعات بدیهی کمک میکند که در حال حاضر هوش رقابتی با توجه به ماهیت اختصاصی این اطلاعات نمی تواند افشا شود.

در حالی که در زمانهای گذشته به مقاصد آسیایی قادر به بازار خود در ویژگی هایی از فرهنگ های عجیب و غریب و ارزشی برای پول می باشند، در دهه یا حتی 5 سال گذشته تهدید عده ای هر دو از سایر مقصدهای رقابتی آسیا و اقیانوسیه و با قیمت روبه رشد مسافرت های هوایی از مقاصد سابق آسیایی دیده شده است. در حال حاضر این صنعت بعنوان یک اساس است که با یک لیست متفاوت از وندهای معنی دار مشخص، بسیاری از تمهدیدات و فرصت ها را نشان میدهد. این خدمات عبارتند از :

    افزایش برداشت از تهدیدهای تروریستی ، تجسم گرافیکی بیشتر در   بالی اما در حال حاضر هر دو قبل از بمب گذاری در Kuta و تبحر در صورت تشدید بیشتر برای تمام کشورها به ویژه در جنوب شرق آسیا را باید انجام داد.

در حال حاضر با این حال به نظر می رسد ورود چهره های گردشگری کمتر تحت تأثیر تخمین خوش بینانه تر قرار می گیرند. البته صنعت گردشگری بالی ضربه بدی بلافاصله پس از انفجار بود، اما حتی در بالی، بهبود (بازگشت به سابق) بسیار سریعتر از چیزی که پیش بینی شده بود، است. بیشتر بطور قابل توجهی گردشگری داخلی ایالات متحده است که بسیاری در سراسر جهان تحت تأثیر آن واقع شده اند و در حالی که ورودی توریسم ایالات متحده اغلب عقب تر از ورودی های توریسم های آسیایی مورد تأیید واقع می شوند.

برند سازی مقاصد توریستی آسیا


    در حال حاضر چین بزرگترین خروجی در بازار توریسم در ناحیه است و افزایش گردشگران سرزمین اصلی چین به مقاصد بین المللی روندی است که در آینده قابل پیش بینی به افزایش دست خواهد یافت. کشورهای آسیایی، به ویژه کسانی که با جمعیت زیادی از قومی چینی مانند سنگاپور و مالزی خود را در بازار سرزمین اصلی چین ارتقاء و بالا برده اند.
    برنامه های جدید از تازه واردان بازار مانند هند، کره جنوبی، نیوزلند، مصر و فیلیپین در چند سال گذشته راه اندازی شده است. رقابت با مهره های اصلی استرالیا، هاوایی، سنگاپور با تایلند و مالزی می باشد.
    روندهای بین المللی در اقتصاد توریسم، لوکس؛، منحصر به فرد خارج از مسیر ضرب و شتم توریسم و افزایش گردشگری باستانی از مکانهایی مانند اروپا، ژاپن و کره جنوبی است.
    تایلند، در پی داشتن نام تجاری ” تایلند شگفت انگیز” مانند یک شمشیر دو لبه است که قادر به رخ کشیدن بالاترین جذب توریسم اما با کمترین هزینه برای هر مسافر از سفر به هر مقصد اصلی کشورهای آسیایی است.
    اغلب از این باید انتظار داشت البته با توجه به هزینه های نسبتاً کم زندگی و نرخ دستمزد و حتی بیشتر هزینه های مشخصی همراه سرآمد غیر ملموس پول نقد از اقتصاد سیاه و رسمی است.
    روند ” اشتراک گذاری” گردسگر با کشورها همکاری در ارائه بسته های پوشا بین چند کشور، افزایش ارزش و سودمندی هر دو به مشتریان و هر اقتصاد است.
    با پیچیدگی افزایش سالانه بازار گردشگری بین المللی پیچیده به درون جایگاه سازی و تصویر برند در حال تبدیل شدن به بیشتر و بیشتر به برند تجاری موفق توریستی در آسیا حضوری است.

 

هر مقصد توریستی در جهان یک تصویر برند دارد. اگر نام تجاری با دقت توسعه یافته باشد، بعنوان تمایزی از دیگر مقا صد عمل می کند. با این حال اغلب مقاصد استراتژی برند ندارند و از کمپین های ناسازگار حمایت می شوند. یک تصویر ا شتباه به مشتریان آینده نگر، تصویر باید توسط یک طرح واضح از هویت برند کنترل شود.

هنگامی که مصرف کنندگان برای یک تعطیلات به کنفرانس کاری برای مقصدی تصمیم گیری می کنند، چند مارک توجه آنها را جلب می کند. یک برند قوی با دیگر برندها متمایز است و دارای ویژگی های قوی در مقایسه با دیگر برندها است و ارزشی متفاوت برای مصرف کننده دارد. در گردشگری در حالی که عواملی همچون هزینه سفر، راحتی و کیفیت امکانات مهم هستند. قوی ترین محرک تصویر است. تصویر یک قسمت را در لیست خرید مصرف کننده قرار می دهد و یک نظر احساس ایجاد می کند که باعث افزایش شانس رسیدن به مقصد بودن را در برابر انتخاب دیگران ایجاد می کند.

کار ما براساس نام تجاری توریستی ما را قادر به شناسایی برندها از نقطه نظرهای مختلف توریستی در زمانهای مختلف می کند. بطور مثال، در یک بررسی که در سال 1998 توسط گردشگری مالزی انجام شده بود،؛ دیده شد سنگاپور یک انتخاب گسترده از طرف مسافران و آژانس های آمریکا – ژاپن – هند – آلمان – استرالیا- انگلیس و سودنان پاک و مدرن خوانده شده بود. تصویر دو جاذبه غالب چنین فرهنگی بود. مالزی بعنوان چند فرهنگی با بسیاری از سواحل دیده می شد. تایلند دارای یک تصویر با نام تجاری از قبیل مردم عجیب و غریب و سرگرم کننده و دوستانه بود.

تبلیغات رسمی و ارتقاء از یک کشور بعنوان یک مقصد گردشگری در کشورهای دیگر نیز می توند اثر داشته باشد. اگرچه تصویر غیرمتمرکز یا شفاف نباشد، مقصد دچار مشکلاتی در مقایسه با تصاویر ایجاد شده توسط کشورهای رقیب می شود. تبلیغات ما روابط عمومی و ارتقاء باید اطلاعات رسمی را از طریق دهان به دهان و شخصی و توصیه نامه ها بدست بیاید.

توسعه یک تصویر قوی برای هر برند نیازمند برنامه ریزی با دقت استراتژی برند می باشد که براساس زیر است:

1-   شخصیت و هویت نام تجاری منحصر به فرد و بخوبی تعریف شده باشد.

2-   انتخاب استراتژی های موفقیت یابی صحیح

3-   مضمون توسعه محصول

4-   تبلیغات همگام و مناسب و قابل رقابت

5-   سرپرستی دقیق برند

تمام موارد فوق باید براساس درک کاملی از نیازهای مصرف کننده ساخته شود، بالاتر از همه موفقیت نام تجاری توسعه تصویر در مورد چگونگی برداشت مصرف کننده را میتوان تشویق کرد که یک مقصد با دیگر رقبای خود متفاوت است. این درک و حفظ مصرف کننده از جمله باعث گسترش طول مدت اقامت را تشویق و افزایش می دهد.


3 مدل برای توسعه و اجرای برنامه های برند – ساختن برند قوی

3 مدل برای توسعه و اجرای برنامه های برند – ساختن برند قوی

مقدمه

    سنجیدن به توسعه و اجرا کردن برنامه های بازاریابی میتواند خیلی پیچیده باشد. در نظر گرفتن تأثیراتی که تصمیمات بازاریابی بر ارزش برند می گذارد، برای مدیران مهم است.

سه مدل برند سازی ارائه شده که به هدایت تلاش های مدیران می کند.

1-جایگاه سازی برند: توضیح چگونگی هدایت یکپارچه بازاریابی به بالاترین حد مزایای رقابتی می کند.

2-   دونسانس بزند: شرح چگونگی خلق انگیزه، ایجاد رابطه وفاداری با مشتری

3-زنجیره ارزش برند: شرح چگونگی ردیابی فرآیند ایجاد ارزش برای بهتر فهمیدن تأثیرات مالی هزینه های بازاریابی و سرمایه گذاری

 

برتری در بازاریابی نیازمند سازماندهی در اجرای جامع شیوه های بازاریابی است.

بکارگیری مدل های ارائه شده راهی است به اجرا و سنجش پیشرفت شرکت در تلاش های بازاریابی در ارتباط با برند.

جایگاه سازی برند، جایگاه سازیبرند یکی از موضوعات قدیمی در بازاریابی است. در گذشته شرکتها بر سودآوری تمرکز دا شتند که آنها را از نقاط مختلف از رفتار متمایز می کرد.

اما دو ویژگی شایسته (جالب) دیگر به چارچوب رقبا از مراجع (منابع) و نقاط برابر توجه دارد.

نقاط مشترک؛ ارزش های مشترک بین اهداف برند و رقبا هستند. این ارزش تقسیمات عمومی هستند که در طبقات مختلف تعریف می شود.

نقاط مشترک قادر به خنثی کردن نقاط تفاوت (تمایز) رقبا بصورت قوی است، مانند تقسیمات در شکل 1 این نقشه ذهنی محدوده ای تداعی را نشان میدهد. اغلب تداعی محصولات ویژه ……….. در حالی که چند دیگری نیست. معمولاً برندها دارای چند تداعی هستند امام 5/3 آنها اصلی ترین محرک قواعد برند هستند. مرکز تداعی نایک شامل : خلاقیت تکنولوژی، کیفیت بالا، محصولات مطابق مد روز، لذت و تجلیل از ورزش، بیشترین عملکرد، قدرت شخصی و قابل توجه (جلب توجه کردن)، درگیر محلی یا منطقه ای، مسئولیت جهانی، هنگام مقایسه با ریبوک، راحتی و مد روز نقاط برابری هستند، در حالی که تکنولوژی و قدرت نقاط تفاوت هستند و در مقایسه با آدیداس؛ عملکرد دو کیفیت دو نقطه ای برابر هستند در حالی که تکنولوژی و قدرت نقاط تفاوت (تمایز) هستند.

برند رونسانس

     برند رونسانس با ارتباطات قوی بین مصرف کننده و برند کاراکتر بندی شده است. برند های همراه رونسانس قوی سودآوری از افزایش مشتریان وفادار و کاهش آسیب پذیری به فعالیت های بازاریابی رقبا میشود. چالش برای برند ضمانتی است که مشتریان تجربیات درستی به خلق درست دانش برند دارند. ساختار رونسانس درگیر سری از مراحلی است که در شکل 2 مشاهده می کنید.

اولین موجهه (قدم) از توسعه برند شناسایی است. در این مرحله (قدم) مصرف کنندگان فقط شروع به فهمیدن برند چسیت می نمایند. اهمیت این موضوع اشاره دارد به چه ساده یا اغلب یک فکر مصرف کننده از برند، بویژه در زمان و مکان مناسب. قدرم دوم یعنی آنجا، مصرف کنندگان در ابتدا نقاط برابر (مشترک) نقاط متفاوت همانند عملکرد و اعتبار را درک می کنند. مرحله سوم پاسخ دادن این جایی است که قضاوت مصرف کننده برند همرها با عمل و قلب. عوامل قضاوت مصرف کننده همانند اعتماد به تخصص و امانت احساسات در این مرحله قادر به تقسیم بندی داخلی دو طبقه است. تجربی و پایداری حرارت و لذت و هیجان احساس تجزی هستند. آنها بیشتر بدیهی و عمر کوتاه تر از احساسات پایدار دارند.

احساسات پالیدار همانند امنیت، تأیید اجتماعی (مورد قبول اجتماع شدن) و عزت نفس که شخصی و بخش بالقوه ای از روز به روز زندگی است.

در آخرین مرحله رونسانس، افزایش به شدت فعال کردن وفاداری است. این جایی است که مشتریان احساس یک ارتباط یا احساس از ارتباط با برند (انس گرفتن با برند) و آنها فراموش می کنند اگر از این راه خارج شود.

 3 مدل برای توسعه و اجرای برنامه های برند – ساختن برند قوی

زنجیر ارزش برند

زنجیره ارزش برند، کمک به ارزیابی (سنجش) بازگشت مالی از توسعه برند می نماید. اینجا 4 مرحله در این مدل است. برخی از روباط بصورت مستقیم شمرده نمی شوند، اما در هنگام سنجش ارزش گذاری برند مهم است. آنها در شکل 3 نمایش داده شده است.

در خط اول (نخست) 4 مرحله از زنجیره ارزش برند را نشان می دهد. در خط دوم متغیرها یا فیلترهای بین این دو مرحله را نشان می دهد. عواملی که تأثیر اثرات از مرحله اول به ترتیب مرحله متغیرها هستند.

نخست برندها باید در برنامه های بازاریابی در زمینه هایی همچون محصول، کارمندان، تبلیغات سرمایه گذاری کنند. تمامی عوامل در آینده بر ارزش برند تأثیر می گذارند.

عوامل کیفیت برنامه همانند تمایز تبلیغات یا استحکام خدمات تعیین می کند میزان تأثیر مرحله نخست بر مرحله دوم ، طرز فکر مشتری

طرز فکر مشتری شامل 5A است: آگاهی ، تداعی، گرایش، علاقه (دلبستگی) و خلاقیت

(عمل مشتری): اینها ابعاد سلسله مراتب طبیعی بطوریکه توانایی آگاهی پشتیبانی های مشتریان به ایجاد تداعی برند هستند، این تداعی ها به نوبه خود، هدایت گرایش که می تواند علاقه و فعالیتی کامل را رهبری نماید.

تفسیر از 5A بر ارزش برند بستگی به رابطه متغیرها با شرایط بازار دارد همانند واکنش رقبا و پشتیبانی از طرف کانالها و واسطه ها.

عملکرد بازار مداخله ای جایی است که عملکرد برند قادر به شمرده شدن (سنجش) در بازار است. قیمت بالا و ارتجاعی توانایی برند را به شارژ بالا نشان میدهد. بازارهای اشتراکی توانایی برند را به هدایت فروش توسعه موفق با دست یافتن (رسیدن) برند به افزایش جریان درآمد کاهش هزینه (ذخیره هزینه) که امکان به راست نشان میدهد اگر دانش مشتریان به اندازه های قوی باشد که هزینه های بازاریابی باعث کاهش               شود در حالی که اثر مشابه حفظ گردد.

در آخر 5 عامل تعیین کننده توانایی برند به سودآور بودن فروش. این عوامل نهایتاً رهبری (هدایت) به ارزش سهام، اما فقط تمایلات سرمایه گذار در برگیرنده محاسبات است. نیروهای بازاریابی بعنوان رشد پتانسیل و مشخصه ریسک تأثیرگذار نهایی ارزیابی است.

در مرحله آخر از زنجیره ارزش محصول ارزش سهام است. ارزیابی (سنجش) در این مرحله شامل: قیمت سهام، نسبت هزینه / درآمد و بازار سرمایه است. کلاً این مرحله به مدیران اجازه ارزیابی ارزش برند آنها را می دهد و نشان می دهد بهبود کجا می تواند صورت پذیرد.


اصول و فنون مذاکره از زبان پدر علم مذاکره ایران

دکتر مسعود حیدری ملقب به پدر علم اصول و فنون مذاکره با بیش از 49 سال سابقه تدریس دانشگاهی، مشاوره، تحقیق و مدیریت، در تنظیم، مذاکره و انعقاد بیش از 375 قرارداد در زمینه طرح‌های تولیدی، صنعتی، نیروگاهی، پالایشگاهی و استراتژیک نقش داشته و به عنوان مشاور ارشد، عضو هیات علمی و مدرس در سازمان مدیریت صنعتی فعالیت می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، چکیده مباحثی است که با موضوع اصول و فنون مذاکرات بین‌المللی توسط ایشان در همایش بین‌المللی مدیریت راهبردی کسب‌وکارِ ماهان مطرح شد.

با رشد و توسعه فعالیت سازمان، دامنه روابط آن نیز روزبه‌روز گسترش می‌یابد و ابزار حفظ و تداوم توسعه این ارتباطات، تسلط به فن مذاکره است. دانستن اصول مذاکره، پیروزی ما را در مذاکرات تضمین می‌کند و سرمایه‌گذاری بر یادگیری این امر، سرمایه‌ای همیشگی و بهره‌ای مادام‌العمر را برای سازمان به ارمغان می‌آورد.

یکی از اصلی‌ترین ارکان مذاکره، آگاهی از وجود تفاوت‌های میان ما و مذاکره‌کنندگان‌مان است. این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به اختلاف و تنش شود. باید تا حد امکان در جهت برقراری روابط انسانی و اجتناب از تنش تلاش کرد.

در مذاکره باید در نظر بگیریم که در ازای امتیازاتی که می‌دهیم، چه امتیازاتی را واگذار می‌کنیم. ما نه در خلاء، بلکه در اتمسفر مذاکره می‌کنیم و باید در نظر داشت که در اتمسفر مقاومت وجود دارد. علاوه بر منافع خود، باید گوشه چشمی هم به منافع طرف مقابل داشته باشیم. پیش از شروع مذاکره باید مسایلی که قرار است در آن طرح شود را پیش‌بینی کنیم و در جست‌وجوی راه‌حل باشیم. هیچ‌گاه نباید تنها با یک راه‌حل به مذاکره برویم؛ چرا که خیلی زود به بن‌بست می‌رسیم. باید استانداردهای مرتبط با موضوع مذاکره را نیز به خوبی بدانیم. دانستن زبان انگلیسی نیز کار ما را تا حد زیادی پیش خواهد انداخت.

اغلب مذاکرات میان افراد نابرابر در قدرت صورت می‌گیرد؛ تفاوت در برون و درون، تفاوت در درجه نیاز به نتیجه مذاکره، میزان تحصیلات و تجربه، IQ، تفاوت در جو حاکم بر جلسه مذاکره و ... بنابراین باید این تفاوت‌ها را بررسی کنیم و برای آنها برنامه‌ریزی داشته باشیم. هنر ما این است که جمع جبری این تفاوت‌ها را مثبت کنیم. شاید نتوان IQ را تغییر داد؛ ولی باقی موارد قابل تغییر است. باید حافظه قوی و قدرت شناخت بالا داشته باشیم. هرگز نباید در موضع ضعف و با گام‌های لرزان پشت میز مذاکره برویم. علاوه بر این با کسی که به اندازه ما اختیار ندارد، نباید وارد مذاکره شویم.

 



ما با انسان‌ها مذاکره می‌کنیم؛ بنابراین باید اخلاق انسانی را رعایت کنیم. لازمه رفتار انسانی این است که هرگز طرف مقابل را مورد حملات شخصی قرار ندهیم، حتی اگر سزاوار آن باشد؛ چون ایجاد نفرت و رنجش می‌کند و از ما سلب اعتماد می‌شود. باید در نظر داشت که اکثر اختلافات، ناشی از تفاوت سطح اطلاعات است؛ هرگز نباید اجازه بدهیم که گپ اطلاعاتی ایجاد شود. شنیدن یک دارایی است؛ به هیچ وجه خود را از آن محروم نکنیم. باید گوش کنیم و بعد حرف بزنیم. در نشان دادن عکس‌العمل منفی باید تعلل کرد. با پذیرفتن حرف درست طرف مقابل می‌توانیم بر او غلبه معنوی پیدا کنیم و در نتیجه سرعت مذاکره را بالا ببریم. در مذاکره بهتر است حتی‌الامکان به چشم طرف مقابل نگاه کنیم تا هم با او ارتباط مستقیم برقرار کنیم و هم به سرعت به واکنش‌های او پی ببریم. هرگاه از روی اطلاعات یا حس ششم احساس کردیم فردی دروغ می‌گوید، دیگر نباید به چشم او نگاه کنیم؛ فقط باید تا جایی که می‌توانیم او را وادار به حرف زدن کنیم تا تناقض‌گویی‌اش آشکار شود. هرگز نباید دروغ را به روی طرف مقابل بیاوریم؛ چون وقاحت هم به دروغ‌گویی اضافه شده و کار دشوارتر می‌شود. هرگز دروغ نگوییم؛ چون دروغ قاتل مذاکره است.

نباید تعهدی بدهیم که انجامش برای‌مان عملی نیست. زیربنای مذاکره خوب، صداقت و راستگویی است و مرز صداقت پشت میز مذاکره، رازداری است. ادب و متانت باعث می‌شود که طرف مقابل رفتار مناسب‌تری را مقابل ما در پیش بگیرد. اگر مسیر مذاکره به ضرر ماست، باید هر چه سریع‌تر آن را عوض کنیم.

در پایان این که باید مدیریت زمان بدانیم و بتوانیم تشخیص دهیم آیا عقربه زمان در مذاکره به نفع ما حرکت می‌کند یا به ضررمان. به یاد داشته باشیم که زمان مذاکره محدود و نتیجه آن سرنوشت‌ساز است.


مقالات زبان بدن

. لبخند را فراموش نکنید

این مهم است که محیط خیلی پر تنش نشود. برای رسیدن به توافقی موفق که به مدت زیادی پایدار بماند راهی وجود ندارد جز اینکه هر دو طرف با هم دوستانه برخورد کنند.

7. گارد باز بگیرید

خود را جذاب و خوشایند نشان دهید. تکیه داده و علاقه مندانه رفتار کنید و گارد خود را باز بگذارید. افراد تمایل دارند تا احساس کنند که به توافق دلخواهشان خواهند رسید، ( یا حداقل حتی اگر به تمام اهدافشان نرسند بخشی از منافعشان تأمین خواهد شد.) آن‌ها ممکن است دقیقاً به آنچه که می‌خواهند نرسند ولی می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابل به احساسات و افکار آن‌ها در مورد موضوع مورد بحث در مذاکره واقف است، وگرنه کنار خواهند کشید.

8. خود را عصبی نشان ندهید

در حین مذاکره بی‌قرار نباشید. هر نشانه ای که شما را عصبی یا مضطرب نشان دهد می‌توان برای شما پرچم قرمز باشد. پاهای خود را تکان ندهید و روی زمین نکوبید، صورت خود را نیز زیاد لمس نکنید. شما می‌خواهید در مقابل طرف مذاکره تان آرام و با اعتماد به نفس به نظر برسید.

9. حالت چهره خود را آشکار نکنید

یک چهره به اصطلاح Poker Face(چهره ای که افراد در هنگام بازی پوکر باید به خود بگیرند تا طرف مقابل آن‌ها متوجه احساس آن‌ها نشده و نتواند بازی آن‌ها را بخواند) برای شما لازم است. هرگز مانند یک قهرمان مذاکره نکنید مگر اینکه اسلحه در دستتان باشد. کار خود را انجام دهید، اطلاعات و مدارک محکم در دست داشته باشید و دستتان را برای آن‌ها رو نکنید.

10. شکیبایی نشان دهید

در حین مذاکره وانمود کنید که با مادربزرگتان در حال حرف زدن هستید. باید خیلی متمرکز شوید چون او آرام حرف می‌زند و مطمئناً لازم است که برای توضیح حرفهایتان صبور باشید چون موضوعاتی که برای شما واضح است (مثل فیسبوک و برنامه‌های موبایل) احتمالاً برای مادربزرگتان غریب است. لبخند هم زیاد بزنید. روی طرف مقابل متمرکز شوید و به نیازهای او توجه کنید.

11. تماس چشمی خود را حفظ کنید

اگرچه فاکتورهای زبان بدن دیگری نیز وجود دارند که ممکن است باعث شوند مهارتهای مذاکره شما محدود شود، اما زیانبارترین آن‌ها خدشه در تماس چشمی است. این مثل معروف که می‌گوید چشمها دروازه نفوذ به عمق افراد هستند در مورد ارتباطات مؤثر نیز صادق است. عدم حفظ تماس چشمی تلقی راحت نبودن و کمبود اعتماد به نفس و اطمینان را به طرف مقابل می‌دهد و این نقطه ضعف بزرگی برای یک مذاکره کننده خوب است.


11 نکته در مورد زبان بدن شما حین مذاکرات

مذاکره کردن موفق چیزی بیشتر از فقط گفتن کلمات درست است. برخورداری از زبان بدن (Body Language) مسلط یکی از ضروری ترین تاکتیک‌های بیزینس بوده و سالها مورد تحقیق قرار گرفته است.

ولی استفاده درست از آن می‌تواند برای افراد چالشی بزرگ باشد. از 11 کارآفرین موفق مذاکرات شورای کارآفرینان جوان آمریکا (YEC) در مورد بهترین شیوه‌هایی که در استفاده از زبان بدن خود به کار می‌برند پرسیده شده است و این نکات مطرح شده اند:

زبان بدن؛ اصول و فنون مذاکره موفق
1. حرکات طرف مقابل را زیر نظر بگیرید

زیر نظر گرفتن حرکات طرف مقابل یعنی سعی کنید زبان بدن، تن صدا و رفتار وی را تفسیر کنید. مثلا اگر فرد روبرو به صحبتهای شما علاقه مند شده باشد به جلو خم شده و حرکات شما را دنبال خواهد کرد. و اگر به پشت تکیه دهد و دست به سینه بنشیند سعی کنید راهی را برای بازگرداندن توجه وی پیدا کرده و متوجه شوید که چه چیزی اشتباه است.
2. سرتان را به علامت تأیید تکان دهید

این نکته از زبان بدن باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بدست آمده است: حتی وقتی که او درگیر بحث انتقادی یا مخالفت شدید افراد با خود است سرش را تکان داده و تماس چشمی اش را با طرف مقابل حفظ می کند. انجام این کار در مذاکرات تنش را از بین برده و حتی در حین بحثهای شدید باعث همگرایی می شود.
3. به دستان خود توجه کنید

افراد وقتی عصبی هستند یا استرس دارند معمولاً از دستهایشان مشخص است. وقتی در حال مذاکره هستید مطمئن باشید که دستانتان اعتماد به نفس و ثبات را مخابره می کند. بی‌قراری یا قفل کردن دستها به هم نشان می‌دهد که شما عصبی هستید. طرف مقابل ممکن است از این نکته استفاده کند. وقتی می‌خواهید با اعتماد به نفس نکته‌ای را بگویید سعی کنید دستانتان را کمی زیر سینه خود قرار داده و انگشتانتان را به هم نزدیک کنید.
4. پاهایتان را محکم روی زمین قرار دهید

صورت شما، سر و دستانتان بخشهایی از بدنتان هستند که کاملاً واضح است که باید در حین مذاکره کنترل شوند، ولی پاها چه؟ پاهایتان را محکم روی زمین قرار دهید تا آرامش خود را نشان دهید. این کار همچنین به طرف مقابل اطمینان می‌دهد که شما دمدمی مزاج نیستید و قرار نیست با او لجبازی کنید. این به خود شما هم اعتماد به نفس می دهد.
5.بدنتان را ریلکس کنید

مذاکره می‌تواند تنش زا باشد، بنابراین حالت مناسبی را که بدنتان در آن ریلکس باشد پیدا کنید تا تنش را کاهش دهید. این زبان بدن را با زبان نرم و آرام و دوستانه صحبت کردن تکمیل کنید. این به ساختن اعتماد بین دو طرف کمک کرده و به مذاکرات موثرتر می انجامد.