سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اهداف خودمون و آنها را درک کنیم

اهداف خودمون و آنها را درک کنیم

لیستی از چیزی که ما از مذاکره میخوایم، و چرا اون رو درست کنیم.

این تمرین به ما کمک میکنه تعیین کنیم که چه چیزی باعث میشه ما منصرف بشیم،

بنابرین استراتژی خودمون رو در شرایط قابل قبول می‌سازیم.

به همان اندازه، اگر نه مهمتر

“ این رو درک کن که چه چیزی برای طرف دیگه مهم هست، “

با مطالعه انگیزه ها، موانع، و اهداف همتاهامون میتونیم اهداف خودمون رو در چهارچوبی قرار بدیم،

نه به عنوان کارهایی که اونها به ما واگذار می‌کنن، بلکه “ به عنوان راه حلی برای مشکلاتی که اونها دارن. ”

خواندن بیشتر

مذاکره رو قبل از اینکه شروع بشه کنترل کن

آماده کن، آماده کن، آماده کن

 “ مهمترین چیز اینه که به خوبی‌ آماده باشی‌، “.

این شامل تفکر به ایده‌های راه حل‌های خلاقانه جدید از قبل هست که به درد هر دو طرف می‌خوره.

برای مثال،

اگر طرف مقابل از قیمت خودشون پایینتر نمیان، یکی‌ از پیشنهادهای شما میتونه یک قرارداد طولانی‌ مدت تر باشه که به اونها قیمتی رو بده که طلب میکنند

ولی‌ درآمد ما رو برای دوره طولانی تری تضمین میکنه.

همینطور باید اطلاعات یا سوابق گذشته رو دستمون داشته باشیم که به برنامه ریزیمون کمک کنه.

اگر یک مشتری بالقوه میگن برای فلان کار ایکس تومن میدن،

انجام مطالعه به ما این اجازه رو میده که با این جمله باهاش مقابله کنیم،

“ اما سه نفر آخری که شما با اونها قرارداد بستین با همین میزان تجربه ایگرگ تومن دریافت کردن.

“ آماده سازی به ما اطلاعاتی که نیاز داریم که “ از اون چیزی که می‌خواهیم بیشتر بگیریم، “ .

گوش بده و سوال بپرس

2 تا از قدرتمند‌ترین استراتژی‌هایی‌ که میتونیم به کار بگیریم گوش کردن خوب هست،

که اطمینان میسازه، و مطرح کردن سو?الاتی هست که طرف مقابل رو به دفاع از موقعیتشون تشویق کنه.

“ اگر اونها نتونن ازش دفاع کنند، شما قدرت رو کمی‌ تغییر دادین.

“اگر مدیرتون بگه فکر نمیکنه شما نیروی مناسبی برای پروژه جدید باشید، به عنوان مثال، بپرسید، “ اون شخص چجوریه؟ “

 مسلح با اون اطلاعات اضافه شده، “ ما میتونیم به اون نشون بدیم که اون خصوصیات یا پتانسیل بودن اون شخص رو داریم. “

خونسرد باش

یکی‌ از بزرگترین اشتباهاتی که یک فرد با قدرت کمتر میتونه در یک مذاکره انجام بده واکنشگر بودن هست یا اینکه لحن منفی‌ شخص دیگر رو شخصی‌ تلقی‌ کنیم.

“ از رفتار بد تقلید نکنید، “

 اگر طرف مقابل تهدید بکنه و شما با تهدید جواب بدین، ” کارتون تمومه. “

طرف خودت در بحث رو روی نتایج متمرکز کن، و در مقابل وسوسه گیج کردن خودت با موضوع اون لحظه مقاومت کن،

حتی اگر مذاکرات شامل تعیین ارزش یا محصول ما باشه.

“ بدون که اهدافت چه هستند و استراتژیت رو به اون هدایت کن و نه به رفتار شخص دیگری. باید به روش خودمون در مذاکرات بازی کنیم. “

انعطاف پذیر باش

بهترین مذاکره کنندگان اونقدر خوب آماده هستن که “ کّل منطقه رو به جای یک مسیر داخل جنگل “ درک کردن،

 این یعنی‌ ما محدود به یک استراتژی که بده و بگیره نخواهیم بود، بلکه با پیشرفت مذاکره، مانورهای متعددی داریم.

اگر طرف مقابل تقاضایی کرد، ازشون تقاضای منطقی اون رو بکنید.

پیشنهاد چند دقیقه استراحت برای فکر به راه حل‌های اضافی بکنید، یا پرس و جوو کنید که آیا تا به حال شرایطی که تقاضا دارند برآورده شده؟

حفظ انعطاف پذیری در حرکاتمون یعنی‌ ما بهتر میتونیم راه حالی‌ رو شکل بدیم که تنها برای ما خوب هست، بلکه به اونها “ این احساس رو بده که بردند. “

اصولی که باید یادداشت کنیم

انجام بده:

خودتان را جای آنها بگذارید – خیلی‌ مهم است که درک کنیم چه چیزی برای طرف دیگر اهمیت داره.

ارزش خودت رو به یاد داشته – شما به دلیلی‌ پای اون میز نشسته اید.

چیز‌هایی‌ که نباید انجام داد:

–          به تاخیر بنداز – هیچ چیزی بهتر از آماده سازی خوب نیست

–          به یک استراتژی وابسته شو – طیفی از پاسخ‌ها برای پیشبرد مذاکره به نفع خود توسعه بده

–          رفتار پرخشگرایانه رو تقلید کن – اگر اونها تهدید می کنند و خواسته‌هایی‌ دارن، به اهداف خودت بچسب.

در این مقاله به چگونه با کسی‌ که از ما قدرتمندتر است مذاکره کنیم پرداختیم.


اهداف خودمون و آنها را درک کنیم

اهداف خودمون و آنها را درک کنیم

لیستی از چیزی که ما از مذاکره میخوایم، و چرا اون رو درست کنیم.

این تمرین به ما کمک میکنه تعیین کنیم که چه چیزی باعث میشه ما منصرف بشیم،

بنابرین استراتژی خودمون رو در شرایط قابل قبول می‌سازیم.

به همان اندازه، اگر نه مهمتر

“ این رو درک کن که چه چیزی برای طرف دیگه مهم هست، “

با مطالعه انگیزه ها، موانع، و اهداف همتاهامون میتونیم اهداف خودمون رو در چهارچوبی قرار بدیم،

نه به عنوان کارهایی که اونها به ما واگذار می‌کنن، بلکه “ به عنوان راه حلی برای مشکلاتی که اونها دارن. ”

خواندن بیشتر

مذاکره رو قبل از اینکه شروع بشه کنترل کن

آماده کن، آماده کن، آماده کن

 “ مهمترین چیز اینه که به خوبی‌ آماده باشی‌، “.

این شامل تفکر به ایده‌های راه حل‌های خلاقانه جدید از قبل هست که به درد هر دو طرف می‌خوره.

برای مثال،

اگر طرف مقابل از قیمت خودشون پایینتر نمیان، یکی‌ از پیشنهادهای شما میتونه یک قرارداد طولانی‌ مدت تر باشه که به اونها قیمتی رو بده که طلب میکنند

ولی‌ درآمد ما رو برای دوره طولانی تری تضمین میکنه.

همینطور باید اطلاعات یا سوابق گذشته رو دستمون داشته باشیم که به برنامه ریزیمون کمک کنه.

اگر یک مشتری بالقوه میگن برای فلان کار ایکس تومن میدن،

انجام مطالعه به ما این اجازه رو میده که با این جمله باهاش مقابله کنیم،

“ اما سه نفر آخری که شما با اونها قرارداد بستین با همین میزان تجربه ایگرگ تومن دریافت کردن.

“ آماده سازی به ما اطلاعاتی که نیاز داریم که “ از اون چیزی که می‌خواهیم بیشتر بگیریم، “ .

گوش بده و سوال بپرس

2 تا از قدرتمند‌ترین استراتژی‌هایی‌ که میتونیم به کار بگیریم گوش کردن خوب هست،

که اطمینان میسازه، و مطرح کردن سو?الاتی هست که طرف مقابل رو به دفاع از موقعیتشون تشویق کنه.

“ اگر اونها نتونن ازش دفاع کنند، شما قدرت رو کمی‌ تغییر دادین.

“اگر مدیرتون بگه فکر نمیکنه شما نیروی مناسبی برای پروژه جدید باشید، به عنوان مثال، بپرسید، “ اون شخص چجوریه؟ “

 مسلح با اون اطلاعات اضافه شده، “ ما میتونیم به اون نشون بدیم که اون خصوصیات یا پتانسیل بودن اون شخص رو داریم. “

خونسرد باش

یکی‌ از بزرگترین اشتباهاتی که یک فرد با قدرت کمتر میتونه در یک مذاکره انجام بده واکنشگر بودن هست یا اینکه لحن منفی‌ شخص دیگر رو شخصی‌ تلقی‌ کنیم.

“ از رفتار بد تقلید نکنید، “

 اگر طرف مقابل تهدید بکنه و شما با تهدید جواب بدین، ” کارتون تمومه. “

طرف خودت در بحث رو روی نتایج متمرکز کن، و در مقابل وسوسه گیج کردن خودت با موضوع اون لحظه مقاومت کن،

حتی اگر مذاکرات شامل تعیین ارزش یا محصول ما باشه.

“ بدون که اهدافت چه هستند و استراتژیت رو به اون هدایت کن و نه به رفتار شخص دیگری. باید به روش خودمون در مذاکرات بازی کنیم. “

انعطاف پذیر باش

بهترین مذاکره کنندگان اونقدر خوب آماده هستن که “ کّل منطقه رو به جای یک مسیر داخل جنگل “ درک کردن،

 این یعنی‌ ما محدود به یک استراتژی که بده و بگیره نخواهیم بود، بلکه با پیشرفت مذاکره، مانورهای متعددی داریم.

اگر طرف مقابل تقاضایی کرد، ازشون تقاضای منطقی اون رو بکنید.

پیشنهاد چند دقیقه استراحت برای فکر به راه حل‌های اضافی بکنید، یا پرس و جوو کنید که آیا تا به حال شرایطی که تقاضا دارند برآورده شده؟

حفظ انعطاف پذیری در حرکاتمون یعنی‌ ما بهتر میتونیم راه حالی‌ رو شکل بدیم که تنها برای ما خوب هست، بلکه به اونها “ این احساس رو بده که بردند. “

اصولی که باید یادداشت کنیم

انجام بده:

خودتان را جای آنها بگذارید – خیلی‌ مهم است که درک کنیم چه چیزی برای طرف دیگر اهمیت داره.

ارزش خودت رو به یاد داشته – شما به دلیلی‌ پای اون میز نشسته اید.

چیز‌هایی‌ که نباید انجام داد:

–          به تاخیر بنداز – هیچ چیزی بهتر از آماده سازی خوب نیست

–          به یک استراتژی وابسته شو – طیفی از پاسخ‌ها برای پیشبرد مذاکره به نفع خود توسعه بده

–          رفتار پرخشگرایانه رو تقلید کن – اگر اونها تهدید می کنند و خواسته‌هایی‌ دارن، به اهداف خودت بچسب.

در این مقاله به چگونه با کسی‌ که از ما قدرتمندتر است مذاکره کنیم پرداختیم.


چگونه با کسی که از ما قدرتمندتر است مذاکره کنیم

نتیجه گیری

همانطور که متوجه خواهیم شد، نسخه دوم، زبان محکمتری دارد و همچنین نیاز به عذرخواهی و یا امتیاز را می طلبد.

در برخی موارد، حتی اشکالی ندارد که ما یک امتیاز ویژه را به عنوان غرامت درخواست کنیم.

همچنین متوجه خواهیم شد که هر دو نسخه فوق، فرصتی را برای طرف مقابل به وجود خواهد آورد که حفظ آبرو کند.

اگر ما تصمیم گرفته ایم که به مذاکره و یا ارتباطانمان ادامه دهیم، این موضوع بسیار حیاتی است.

زمانی که احساس میکنیم ما را فریب داده اند، اغلب وسوسه می شویم که به سرعت تلافی کنیم.

نوابغ مذاکره، زمانی را صرف ارزیابی این موضوع میکنند که آیا طرف مقابل بی اطلاع بوده است و یا رفتارش را در این زمینه مناسب تلقی کرده است.

آنها همچنین، علایق و سلایق خود را در نظر میگیرند که ممکن است نیاز به پاسخی داشته باشند

و آنقدر قدرتمند باشد تا مشکل را مرتفع کند، و در عین حال آنقدر تحت کنترل باشد که به طرف مقابل، اجازه حرکت بدهد.

در این مقاله به پس از تشخیص دروغ چه کنیم پرداختیم

 

در این مقاله به چگونه با کسی‌ که از ما قدرتمندتر است مذاکره کنیم می پردازیم.

این مقاله یکی از مقالات برتر دانشگاه هاروارد با عنوان:  می پردازیم.

رفتن به مذاکره با کسی‌ که قدرت بیشتری نسبت به ما داره میتونه چشم انداز دلهره آوری داشته باشه.

چه از رئیسمان تقاضای ماموریت جدید می‌کنیم یا سعی‌ داریم یک قرارداد بیزینس جدید رو با یک مشتری منعقد کنیم،

رویکرد ما به مذاکره بطور چشمگیری شانس موفقیتمون رو تحت تاثیر قرار میده.

چطوری میتونیم بهترین حالت چیزی که میخواهیم رو درست کنیم؟

چیزی که کارشناسان میگویند

مارگارت نیل، استاد برجسته آدامز مدیریت در دانشکده تحصیلات تکمیلی بیزینس استنفورد میگه:

“ در ضعف اغلب قدرت وجود داره، “.

داشتن قدرت معمولاً توانایی فرد رو در درک اینکه دیگران چگونه فکر میکنند، میبینند، و احساس میکنند رو کاهش میده،

بنابرین بودن در جایگاه قدرت کمتر در واقع به شما دیدگاه بهتری برای ارزیابی دقیق چیزی که طرف مقابل می‌خواهد و اینکه چگونه میتونیم به بهترین شکل اون رو ارائه بدیم، میده.

زمانی‌ که مشق شبمان رو انجام می دهیم،

اغلب پی‌ میبریم که “ قدرت خودمان رو دست کم گرفتیم، و قدرت آنها رو زیادی دست بالا ”,

ارزش خودمان رو بدانیم

“ اغلب ما زمانی‌ که خطر رقابت وجود داره می‌ترسیم، “

ما زمانی‌ که 5 نامزد دیگه برای این کار در حال مصاحبه هستن، یا شش فروشنده دیگه که می‌تونن قرارداد ببند‌ن، نگران میشیم

و در نتیجه خواسته‌های خودمون رو کم می‌کنیم.

بررسی‌ دقیقی‌ انجام بده که آیا اون نگرانیها واقعی‌ هستند یا نه،

و مهارت‌ها و تخصصی که داری که به معرض میذاری که نامزدهای دیگه نمیزارن رو در نظر بگیر.

طرف دیگه به دلیلی‌ داره با ما مذاکره میکنه،

به قول نیل. “ قدرت و نفوذ ما از ویژگی‌های منحصر به فردی هست که ما ارائه میدیم. “


مذاکره

در نهایت اینکه،

توجه کنید همه دروغها در همه زمینه ها و فرهنگها، “غیراخلاقی” محسوب نمی شوند.

اگر ما برای خرید یک اثر هنری در یکی از خیابانهای هند با یک فروشنده دوره گرد چانه زنی کنیم،

مطمئناً تعداد زیادی قیمت، توجیه و داستان خواهیم شنید که ساختگی می باشند.

تعداد کمی از افراد این سخنان را غیراخلاقی می دانند.

در واقع، این “زبانی” است که فروشنده با آن کسب و کار و تجارت می کند.

ولی همین رفتار در محیطهای دیگر می تواند بسیار غیر اخلاقی تلقی شود.

قبل از اینکه به طرف مقابل در مذاکره، برچسب عدم صداقت بزنیم،

مفروضات فرهنگی خود را در آن زمینه، مورد بازبینی و ارزیابی قرار دهید.

آیا این دروغ بود؟

و یا اینکه در محیطی مذاکره می کنید که هنجارهای آن را نمی دانید؟

سوال دوم: آیا مایلم این مذاکره را ادامه دهم؟

اگر مطمئن شویم کسی به ما به طور عمدی دورغ گفته است،

باید تصمیم بگیریم که آیا از مذاکره منصرف شویم و یا اینکه آیا چیزهای زیادی را با انجام این کار از دست می دهیم.

اگر مایل به انصراف به دلیل اصول اخلاقی هستیم، کار ما ساده است.

چنانچه تصمیم بگیریم که به هرحال با دروغگو مواجه شویم، اضطراب خودمان را در رابطه با این موقعیت بیان می کنیم.

اغلب، منصرف شدن کار ساده ایی نیست.

سوال سوم: آیا لازم است که به آنها هشدار دهم یا با آنها مقابله کنم؟

اگر مایل به ادامه دادن مذاکره هستیم، نباید طرف مقابل را “دروغگو” خطاب کنیم!

بلکه، به یک استراتژی نیاز داریم که با استفاده از آن نشان دهیم متوجه دروغ شده ایم و در عین حال، به طرف مقابل این فرصت را بدهیم که حفظ آبرو کند.

دو روش برای انجام این کار وجود دارد و روشی را که انتخاب میکنیم بستگی به آن چیزی دارد که سعی در رسیدن به آن داریم.

اگر از دروغ ناراحت نشده ایم، ولی می خواهیم که طرف مقابل در آینده، دیگر دروغ نگوید، باید از نسخه “هشدار” استفاده کنیم.

اگر دروغ بسیار فاحش بود و می خواهیم که در عوض تمایل خود برای ادامه مذاکره، او از ما عذرخواهی کند و یا به ما امتیاز دهد، باید از نسخه “تقابل” استفاده کنیم:

نسخه هشدار:

“ما متذکر شدیم که هزینه این مواد، 10 هزار تومان برای هر واحد می باشد.

فکر میکنم که شاید لازم باشد داده های خود را بررسی کنید.

ما روابط خیلی محکمی با تعدادی از فروشندگان داریم و مطمئن هستیم که هزینه آن 8 هزار تومان می باشد.

شاید شما با اطلاعات قدیمی سروکار دارید و یا اطلاعات درستی ندارید.

در هر صورت، اجازه دهید همانطور که پیش می رویم، درباره واقعیت ها و اعداد، بیشتر مراقب باشیم”

نسخه تقابل:

“شما متذکر شدید که هزینه این مواد 10 هزار تومان برای هر واحد می باشد.

احساس میکنم لازم است به شما متذکر شوم که بر خلاف برخی از مشتریان شما، ما با تعدادی از فروشندگان ارتباط بسیار قوی داریم.

به همین دلیل، میدانیم که چه زمانی، یک فروشنده در حال افزایش هزینه ها میباشد.

به عنوان مثال، هزینه مواد مورد نظر واقعاً 8 هزار تومان است.

ما با شما تا کنون به طور منصفانه ایی مذاکره کرده ایم و در این مذاکره به دنبال آنیم که برای هر دو طرف، ارزش خلق کنیم.

اما اکنون تا حدودی در مورد روشی که با شما مذاکره کرده ایم، ناراحت هستیم.

شاید برای مغایرت در عددهایی که داریم، توضیح خوبی داشته باشید. شاید اطلاعات شما نادرست باشند.

اما مایلم شما را آگاه کنم که ما در این معامله ناامید شده ایم.

آیا شما میتوانید کمک کنید تا دیدگاهتان را درک کنیم و روشی را به ما توصیه کنید که ما نسبت به احساس ناراحتی خود غلبه کنیم؟”


پس از تشخیص دروغ چه کنیم

پس از تشخیص دروغ چه کنیم

در این مقاله به پس از تشخیص دروغ چه کنیم می پردازیم

مقاله افراد قدرتمند، دروغگو های بهتری هستند را مطالعه نموده اید؟

شما دروغ آنها را تشخیص دادید؟…خب بعد؟

تشخیص دروغ بسیار دشوار است.

همچنین آسان نیست که بدانیم بعد از آن که دروغ را کشف کرده ایم، چه کنیم.

امکان دارد چند نوع حس را تجربه کنیم:

عصبانیت، اضطراب، نا امیدی و تعجب.

به علاوه، ما احتمالاً چند انگیزه متضاد خواهیم داشت:

آیا باید انتقام بگیریم یا سعی در احیای روابط کنیم؟

آیا باید از معامله منصرف شویم و یا سعی در به حداکثر رساندن ارزش به دست آمده از آن کنیم؟

آیا باید به طرف مقابل بگوییم که دروغ نگوید و یا منتظر باشیم و ببینیم بعد چه چیزی خواهد گفت؟

آیا باید او را دروغگو خطاب کنیم و بر روی اصول خود پایبند بمانیم

و یا اینکه عصبانیت و خشم خود را فرو ببریم و بر روی منافع مان تمرکز کنیم؟

در حالی که هیچ پاسخ صحیحی برای این سوالات وجود ندارد،

روشهای سیستماتیکی برای فکر درباره نحوه حل و فصل این تضادها وجود دارد.

اولین کاری که در این وضعیت میتوان انجام داد،آن است که آرام باشیم و با این حیله به گونه ایی مانند دیگر مشکلات مذاکره رفتار کنیم، یعنی به عنوان چیزی که نیاز است بهتر درک شود و با دقت حل و فصل شود.

مقاله دروغ گفتن را مطالعه نموده اید؟

سپس جواب سه سوال زیر را که به ما کمک خواهد کرد در این رابطه بهترین تصمیم را بگیریم،بدهیم.

پس از تشخیص دروغ چه کنیم
سوال اول: آیا این شخص واقعا یک دروغگو است؟

آیا ممکن است که طرف مقابل ما حتی نداند آنچه که گفته است، صحیح نیست؟

به عبارت دیگر ممکن است که او قصد دروغ گفتن را نداشته باشد و فقط از روی بی اطلاعی این کار را کرده باشد.

اگر فکر میکنیم که او به ما دروغ گفته است، اما در این رابطه مطمئن نیستیم،

با استفاده از روش هایی که در بالا به آن اشاره شد، در مورد صحت و سقم آن بررسی کنیم.

اما در صورتی که مطمئن نیستیم که طرف مقابل به ما دروغ گفته است،

با دروغگو خطاب کردن او چیزی به دست نمی آوریم.

زیرا به طور قطع، او این ادعا و تهمت را انکار خواهد کرد و رسماً خود را در یک حالت کشمکش فزاینده خواهیم دید.

به علاوه، این را در ذهن داشته باشیم آنچه که به نظر ما دروغ می آید، ممکن است به نظر طرف مقابل ما دروغ نباشد.

اگر یک خریدار بفهمد که قیمت پایین تری امکانپذیر است، فکر خواهد کرد که فروشنده دروغ میگوید.

فروشنده قطعاً طور دیگری فکر میکند.

همینطور، زمانی که مدیران شبیه سازی مذاکره شرکت می کنند،

معمولاً یکی از دانشجویان اعلام میکند که طرف مقابلش در مذاکره دروغ گفته است و طرف مقابل نیز به شدت این اتهام را رد میکند.

معمولاً دروغگو هرگز یک عبارت ناصحیح را نمی گوید، اما اجازه می دهد که طرف مقابل گول بخورد.

در چنین شرایطی چه باید کرد؟

طرف مقابل را دروغگو خطاب نکنید، بلکه شرح دهید که احساس می کنید گمراه شده اید و یا فریب خورده اید.

سپس بحث کنید که آیا این فریب، از روی عمد بوده است یا خیر.